رفیق شفیق

رفیق شفیق

لیکن رفیق
بر همه چیز مقدم است ...
دنیا خوش است و
مال عزیز است و
تن شریف ...

شیخ شیراز-سعدی

** این جا مامن دیجیتالی من است ، قصد وب نویسی و بالابردن بازدیدکننده ها رو ندارم ،صرفا یه جایی هست که وقایع روزانه ام و حس و حال روز های عمرم رو می نویسم .
و دیگر هیچ.

سی و سوم .یه روزانه ی عادی...

دوشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۱۹ ب.ظ

هوالمحبوب

امروز دوشنبه 20 .اردی بهشت ماه.95

امروز باز هم خواب موندم و به کلاس نرسیدم.به خاطر این که مامان اینا رفتن پایتخت، خاله ر.(که البته ایشون دوست مادرم هستن) اومده بودن پیش این فسقلی ها  و شب به زور نگه شون داشتم و داشتیم تا دیری حرف میزدیم و بعدشم از خستگی خوابم نمی برد  و صبم باز موقع نماز تا خوابیدم دیر شد و این شد که از کلاس جا موندم .بیدار که شدم دلم میخواست بشینم گریه کنم که خواب موندم ...

نمی دونم امتحان دیروزم رو چیکار کردم .واقعا نمی دونم ولی دیگه سپردم به خدا و ازش خواستم خودش کمکم کنه .

این روز ها یه حس عجیبی دارم . یه  حس همراه با سردر گمی...

خدایا ، خدای مهربونم خودت کمکم کن ...


** الان دوستای دانشگاهم داشتن توی گروه درباره مشکلاتی که تو زندگی دارن صحبت می کردن . وقتی این چیزها رو میشنوم نگران میشم و اگ بخوام راستش رو یگم یه خرده از شروع یه ارتباطی که به یه زندگی ختم میشه میترسم .چون همه شون توی دوران نامزدی و این ها خیلی راضی بودن .نمی دونم ...


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۲۰
بی نشان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی