رفیق شفیق

رفیق شفیق

لیکن رفیق
بر همه چیز مقدم است ...
دنیا خوش است و
مال عزیز است و
تن شریف ...

شیخ شیراز-سعدی

** این جا مامن دیجیتالی من است ، قصد وب نویسی و بالابردن بازدیدکننده ها رو ندارم ،صرفا یه جایی هست که وقایع روزانه ام و حس و حال روز های عمرم رو می نویسم .
و دیگر هیچ.

سی و چهارم .دل نیست این دلی که به من دادی...

جمعه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۰۸ ب.ظ

هوالمحبوب

امروز جمعه ۲۴. اردی بهشت .۹۵

هیچ وقت دل آدم به آدم دروغ نمی گه!!

امروز پرونده ب. هم بسته شد. از اتفاقی که چند سال پیش برام افتاد فهمیدم نباید به دلت بی تفاوت باشی و بخوای به زور دلت رو راضی کنی ولی باورم نمی شد بازهم برام این قضیه ثابت بشه البته من همیشه میگم وقتی تو به خاطر خدا خیلی جاها پا روی دلت میذاری کم ترین انتظاری که میره اینه که وقتی خیلی سردرگمی دلت راه رو نشونت بده .

جلسه اول که اومدن هیچ چیز بدی نداشتن به چشم همه چیز ایده آل بود .از چهره گرفته تا شغل و پوشش و... ولی خیلی حس بدی داشتم که باعث می شد با تمام اصرار های خانواده اشون و در کنارش صحبت های بابا راضی به جلسه دوم نشم .

واگر کار به پدربزرگم نکشیده بود همه چیز تموم شده بود و بعد از چند ماه دوباره نیومده بودن .

جلسه دوم هم درکنار تمام صحبت های مامان من هیچ کدوم از اون حس ها رو نداشتم .

ولی خوابی که دیدم خیلی سردرگمم میکرد نمیفهمیدم چرا حسم بهم یه چیز دیگه میگه و برداشتم از خوابم یه چیز دیگه است .چند بار اومدم خوابم رو برای مامان تعریف کنم ولی پشیمون شدم گفتم ممکنه روی تصمیم مون تاثیر بذاره .بذار ببینم چی میشه .

تا امروز ...

مامان اومد توی خواب بیدارم کرد که زنگ زدم به حاج آقا و ...

وتازه انگار معنی اون خواب رو می فهمیدم . تازه ارتباط ش با احساسم رو می فهمیدم .تازه برام همه چیز روشن شد.

نمی دونم والا شاید تنها کسی که واقعا حس خیلی خوبی بهش داشتم خیلی خوب و برای چند جلسه خواستگاری تا مدت ها درگیر بودم اب. بود. که حالا بعد از ۴ سال دوباره اومدن و من واقعا نمی دونم چه کنم .

تنها کسی که تا همین الان برای من واقعا قابل احترامه اون بوده و تنها کسی که مامان بعد هر بار دیدنش انگار یه آشنای قدیمی رو دیده و دل ش باز شده اون بوده ...

زندگی برای من بازی های عجیبی داره ...

ف. هم واقعا پسر بااخلاقی بود و قابل احترام ولی در نهایت اون چیز هایی که از شخصیتش نگرانم میکرد باعث شد جواب منفی بدیم .

حضرت حافظم دیوونه شد از دست من .میگن دختر ها که شوهر میکنن اولین کسی که راحت میشه حافظه بس که فال میگیرن!!!

دلم بهم میگه...


** عنوان پست از فروغ فرخ زاد.



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۲۴
بی نشان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی