رفیق شفیق

رفیق شفیق

لیکن رفیق
بر همه چیز مقدم است ...
دنیا خوش است و
مال عزیز است و
تن شریف ...

شیخ شیراز-سعدی

** این جا مامن دیجیتالی من است ، قصد وب نویسی و بالابردن بازدیدکننده ها رو ندارم ،صرفا یه جایی هست که وقایع روزانه ام و حس و حال روز های عمرم رو می نویسم .
و دیگر هیچ.

۵ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

هواامحبوب

امروز 5شنبه 24.دی ماه .94

چقدر دیدن کارتون جودی ابوت حال آدم رو خوب میکنه .پریروز ها که بعد از امتحان افتضم رفتم خونه عمه کوچیکه اون کارتون جودی ابوت رو بهم داد.

دلم دوسته جون جونی میخواد ... یکی مثل سالی برای جودی؛دل سوز و بی شیله پیله و مهربون.

دلم دوستی میخواد که کلی باهم آتیش ببارونیم و اذیت کنیم و غم مونم نباشه که امتحانمون رو بد دادیم .بعد امتحان مثل اون موقع ها کلی پیاده راه بریم و حرف بزنیم تا حال مون خوب بشه ... اصن یکی باشه که حال هم رو بفهمیم ؛ وقتی دیدمش تمام غمام یادم بره ،بدی امتحانام یادم بره...دلم ...



** دوباره امتحانا تمام شد که پرچم خواستگار بازی علم بشه... عاقا، در این شهر نگاری نیست که دل ما ببرد ...آخه چرا؟!!!!


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۰۰:۴۰
بی نشان
هوالمحبوب
امروز جمعه 94.10.94




پیوست :
دلم برای حرم امام رضا خیلی تنگ شده بود و حسابی دلم هوای حرم کرده بود گوگل رو باز کردم یه خرده عکسای حرم رو سرچ کنم وهمراش فایل مداحی های همیشه ی توی درایوم رو باز کردم یه خرده که گذشت دیدم چیزی رو که میخونه اصلا برام آشنانیست خوب گوش کردم ببینم کدوم ترک رو داره میخونه دیدم داره نوحه برای امام رضا میخونه هرچی فکر کردم توی فایلم از این مداحی ها نبود برگشتم ببینم کجا رفتم دیدم اشتباه رفتم یه جای دیگه و یه فایل بی نام و نشون که برای امام رضا دانلود کرده بودم  و نمی دونستم ، رفتم باز کردم...یا امام رضا... اذن نمی دی آقا جان؟
دلم برای حرمت یه ذره شده ...من امام رضا میخوام ... یا امام رضا...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۴ ، ۲۲:۴۹
بی نشان

هوالمحبوب

امروز سه شنبه 16.دی ماه .94





پیوست :ایام غم بار امتحانات را به همه دوست داران علم تسلیت عرض می نمایم ...

پیوست 2 : چشم برهم زدیم این ترم هم داره نفس های یه خرده مونده به آخرش رو میکشه ... اگ الان دوره کارشناسی بود خوشاله خوشال که هفته دیگه درسا فینیش ولی حالا تا اسفند گیریم اونم در حالی که ترم بعد شروع شده ...

پیوست 3: عنوان  از حضرت حافظ!

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۴ ، ۰۱:۴۴
بی نشان

هوالمحبوب

امروز یک شنبه 13.دی ماه .94

این هفته و هفته آینده یکی از سنگین ترین هفته های ترمه .خدایا اگ این ترم به خیر و خوشی تموم بشه دیگه فعلا!!! هیچی ازت نمی خوام ...

...

چرا این همه برام تصوری که مردم ازم دارن مهمه و بهش اهمیت میدم آخه ؟!!الان که فکرش رو میکنم شاید اگ اهمیت این موضوع برام کم میشد خیلی وقتا زندگی برام راحت تر بود .چقدر متوسط بودن سخته ، نه تنها برای من بلکه برای خیلی ها ...

از نظر چهره ، از نظر خانوادگی ، از نظر مالی ، از نظر درسی ...

می دونی هر کدوم از این ها به آدم حس رضایت میده و درصد رضایت مندی که از خودش داره رو بالا میبره ولی امروز که فکرش رو میکردم توی خوشبختی آدم شاید هیچ تاثیری نداشته باشه . داشتم فکر میکردم من یه زمانی شاگرد اول مدرسه بودم و همه من رو میشناختن  ،توی مقطع بعدی من شاگرد متوسط بودم و یه عده دیگه شاگرد زرنگ .الان بعد 7-8 سال گذشتن از اون دوره ها چی شد؟

وقتی برام مهم نباشه بقیه پشت سرم از خنگ بودنم بگن و سوال هایی رو که میپرسم برای بقیه واضحات باشه یا اصن وقتی استاد سرکلاس ضایت میکنه و باعث خنده کلاس میشه اگ برام مهم نبود دیگه نه استرس درسی بود و نه سوال پرسیدن...(بگما الان این جوری نیستم و چون همه فک میکنن درسم خوبه کار سخته)

چرا آدم دلش میخواد خیلی خوب باشه و خوب به نظر بیاد.چرا قبول متوسط بودن برامون این همه سخته و شاید همه ی این آرایش ها و عمل های زیبایی برای همین باشه که تو از بقیه خیلی بهتر باشی ... یه سر و گردن بالاتر باشی .

اعتراف به متوسط بودن سخته ...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۴ ، ۱۷:۵۴
بی نشان




هوالمحبوب

امروز 4 .دی ماه .94 جمعه ست ، یه جمعه بارونی ...

بلند شدم اومدم کتاب خونه. با هزار تا فکر و دل نگرانی . دلم میخواد بشینم یه دل سیر گریه کنم .خیلی دلم گرفته خیلی .

خداجون نکنه فکر کنی ناراضیما چون میدونم همیشه میشه از این بدتر هم باشه  که بخوام روزی هزار بار یاد همین روزهای بدترینم کنم ،خدایا شکرت ، فقط خیلی خسته ام ،خیلی ،خیلی ...

حرف بزنم اشکم اومده پایین و دریغ از شونه ای که تکیه گاهم باشد و گوشی که بدون نگرانی هایم شنوای این همه غصه و دل نگرانی هایم ...

وقتی بچه اول باشی یعنی تو ستون غم های خانه ای ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۴ ، ۱۵:۵۰
بی نشان